English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1543 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
send sailing U مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
yards U میله وصل به دکل برای بادبان
yard U میله وصل به دکل برای بادبان
battens U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
batten U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
sheets U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
spill wind U سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
sailings U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails U بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail U بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
running U مناسب برای مسابقه دو
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
laughter U مسابقه اسان برای بردن
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
broader U عریض
widest U عریض
broad U عریض
wider U عریض
broadest U عریض
wide U عریض
widened U عریض کردن
lay by U آبراه عریض
widens U عریض کردن
extensive U پهن عریض
widen U عریض کردن
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
autobahn U اتوبان جاده عریض
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
colonial siding U [روکش کوبی با تخته عریض]
lay by U ذخیره کردن ابراه عریض
lay-bys U ذخیره کردن ابراه عریض
lay-by U ذخیره کردن ابراه عریض
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
match foursome U مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
wide-angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
fattest U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fatter U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fat U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fats U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
widens U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widened U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widen U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
inhaul U بادبان کش
inhauler U بادبان کش
velorum U بادبان
sailcloth U بادبان
sailings U بادبان
sail بادبان
vela U بادبان
sailed U بادبان
batten pocket U بادبان
brail U بادبان
mainsail U بادبان اصلی
jackstay U بادبان بند
gaskets U بادبان بند
main sail U بادبان اصلی
cut of sail U برش بادبان
unfurling U بادبان گستردن
foresail U بادبان سینه
jigger U بادبان کوچک
foot U پایین بادبان
gasket U بادبان بند
unfurl U بادبان گستردن
unfurled U بادبان گستردن
to take in a reef U بادبان را تو گذاشتن
unfurls U بادبان گستردن
halyard U ریسمان بادبان
sail area U سطح بادبان
fill away U بادبان اراستن
catboat U قایق تک بادبان
lateen sail U بادبان سه گوش
inhauler U ریسمان بادبان کش
goosewing U دو پهلو بادبان
mizzen sail U بادبان پاشنه
reefer U بادبان جمع کن
reefers U بادبان جمع کن
halliard U ریسمان بادبان
to clew up[ a sail U بالاکشیدن بادبان
lateen rig U بادبان 3 گوشه
topsail U بالاترین بادبان
fill away U بادبان برافراشتن
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
sail loft U جایگاه بادبان سازی
rig U بادگل و بادبان اراستن
topsoil U بادبان اصلی ناو
afterleech U بادبان جلوی قایق
head sail U بادبان جلو کشتی
miz U واپسین بادبان کشتی
brail up U جمع کردن بادبان
flying jib U بادبان سه گوش کوچک
furling U پیچیدن و بستن بادبان
press of sail or canvas U بادبان بفراخور باد
under bare poles U با دکل خالی بی بادبان
rigged U بادگل و بادبان اراستن
rigs U بادگل و بادبان اراستن
ship rigged U دارای بادبان مربع
clew U گوشه پایین بادبان
luff U لبه جلویی بادبان
furl U پیچیدن و بستن بادبان
furled U پیچیدن و بستن بادبان
mainsail U بادبان اصلی کشتی
head sail U بادبان جلوی دکل
furls U پیچیدن و بستن بادبان
shake-out U باز کردن بادبان
set sail U بالا بردن بادبان
shake-outs U باز کردن بادبان
shake out U باز کردن بادبان
airing U هوا خوری بادبان
frigates U کشتی بادبان دار
tackline U طناب بادبان جلو
frigate U کشتی بادبان دار
skysail U بادبان فوقانی کشتی
atrip U مربوط به بادبان برافراشته
windsurfing U موج سواری با تخته و بادبان
windsurfers U تخته موج سواری با بادبان
booming U تیر افقی وصل به بادبان
backs U تنظیم بادبان پشت کمان
jibbed U بادبان سه گوشه جلوی دکل
lateen sail U کشتی دارای بادبان سه گوش
boom U تیر افقی وصل به بادبان
spinnaker U بادبان 3 گوشه بشکل بالن
sky scraper U بادبان سه گوش بسیار بلند
lugger U کشتی کوچک با بادبان چارگوش
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
booms U تیر افقی وصل به بادبان
back U تنظیم بادبان پشت کمان
jib U بادبان سه گوشه جلوی دکل
bend U بستن بادبان به تیر دکل
mizzen sail U بادبان روی دکل فرعی
gaff headed U بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
mainsheet U طناب حافظ بادبان اصلی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com